علم حقوق چیست؟
علم حقوق شاخهای از دانش اجتماعی است که به بررسی استدلالی و روشمند مقررات حاکم بر جامعه و دولت میپردازد و چگونگی پیدایش، سیر تحول، وضع و تصویب، تفسیر و استنباط و بالاخره اجرای آنها را مورد بحث قرار میدهد. از سوی دیگر، علم حقوق صرفاً به بررسی نظام حقوقی و دریافت نظر قانونگذار خلاصه نمیشود. جهت رسیدن به مقصود بالا، نیازمند آموختن و به کار بستن آموزههایی هستیم که بدون کمک آنها، کار استنباط حقوقی و دریافت نظر قانونگذار ناممکن است. این آموزهها بی شک، جزئی از علم حقوق هستند؛ گرچه مستقیماً جزئی از مقررات حاکم بر جامعه نیستند. به طور خلاصه، اصطلاح علم حقوق در دو مفهوم خاص و عام به کار میرود. علم حقوق به معنای خاص آن، به بررسی مقررات الزام آور اجتماعی، چگونگی دادرسی و چگونگی وضع این قوانین میپردازد و به معنای عام آن – افزون بر آن – بررسی عرصههای دیگری که با مقررات اجتماعی مرتبطند؛ مانند تاریخ حقوق، فلسفه حقوق، آیین استنباط حقوق، جامعه شناسی حقوقی و …، را در بر میگیرد.
اهمیت علم حقوق
علم حقوق از جهات گوناگون به شاخههای متعدد تقسیم شده است. توجه به شاخههای مهم علم حقوق از جنبههای مختلف حائز اهمیت است. از یک سو، جوامع و کشورهای مسلمان به اقتضای ضرورتهای اجتماعی و سیاسی جدید، بهشاخههای حقوق و مقررات گوناگون در ابعاد مدنی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، قضایی (و جز اینها) نیاز روزافزون دارند.
از سوی دیگر، پیشینه حقوق در جهان اسلام به احکام شریعت اسلام باز میگردد و امروزه، بهرغم تأثیر پذیریِ فراوانِ کشورهای اسلامی از حقوق غربی، بهویژه در زمینه ساختارِ نهادها و تشکیلات حقوقی، چیرگی ضوابط و احکام فقهی در بسیاری از عرصهها (بهویژه در قوانین ماهوی) همچنان نمایان و چشمگیر است.
از اینها گذشته، صِرف مطالعه تطبیقی میان دادههای علم حقوق (که دستاورد بشر و حاصل تلاش اوست) و قواعد و مقرراتِ حقوقی اسلام (که فقها بر پایه آموزههای دینی و به استناد ادله شرعی گردآوردهاند) از نظر علمی سودمند و جالب توجه بهشمار میرود.
موضوع اصلی علم حقوق مقررات و قواعد الزام آور اجتماعی است؛ اما علاوه بر آن، از موضوعات دیگری؛ همچون انطباق یا عدم انطباق قواعد حقوقی بر عدالت و ارزشهای اخلاقی، لزوم ثبات یا تحول این مقررات، ریشه وقوع جرائم و راههای پیشگیری از آن و …، نیز سخن به میان میآید. به همین دلیل، جرم شناسی و امثال؛ آن با اینکه از مقررات جزایی سخن نمیگویند و بیشتر به روانشناسی و جامعه شناسی و … نزدیکند، از موضوعات علم حقوق به معنای عام به شمار میروند یا دست کم، در شمار علوم میان رشتهای بین حقوق و دیگر علوم قرار میگیرند. علومی که در رابطه با علم حقوقند عبارتند از: جامعه شناسی، روانشناسی، علوم سیاسی، اقتصاد، تاریخ و فقه.
تقسیمات علم حقوق
علم حقوق را از لحاظ رابطه به دو دستهی خصوصی و عمومی تقسیمبندی میکنند. حقوق خصوصی حاکم بر روابط افراد با یکدیگر است و حقوق عمومی به رابطه دولت با افراد جامعه میپردازد.
حقوق مدنی شعبه اصلی حقوق خصوصی است. حقوق تجارت، حقوق خانواده و حقوق مالکیت فکری از شعب دیگر حقوق خصوصی محسوب میشوند.
از تقسیمات حقوقی تازه میتوان به حقوق بیمار، حقوق معادن، حقوق فلزات نیز اشاره خاص نمود.
حقوق عمومی شامل قواعدی است که بر روابط دولت و مردم حکومت میکند و همچنین سازمانهای دولتی را نظم میبخشد. حقوق اساسی و حقوق اداری دو شعبه اصلی حقوق عمومی هستند. حقوق جزا هرچند به لحاظ فنی بخشی از حقوق عمومی است اما معمولاً به عنوان یک رشته جداگانه در نظر گرفته میشود.
در این بین برخی از رشتههای تازه و البته تخصصی همچون حقوق محیط زیست، حقوق تجارت بینالملل، حقوق بیمار، حقوق فلزات و… به وجود آمدهاند.